سلام بر همراهان عزیز

به شخصه اهل کتاب (نسخه غیر علمی) نیستم زیاد ولی به عنوان اولین کتابی که خوندم ، گفتم شاید برای شما هم جالب باشه

کتاب «بیشعوری» اثر خاویر کرمنت با ترجمه‌ی محمود فرجامی، شما را با خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشریت یعنی بی‌شعوری آشنا می‌کند. این کتاب با زبانی طنزگونه به بررسی پدیده‌ی بی‌شعوری در دنیای امروز می‌پردازد. اگر برای شناخت و درمان این معضل بزرگ تاریخ بشریت و نحوه‌ی رفتار با مبتلایان به این بیماری یک راهنمای عملی ارزشمند می‌خواهید، در خواندن این کتاب درنگ نکنید. نویسنده معتقد است بی‌شعورها، افرادی نابغه و باهوش هستند. نابغه‌هایی خودخواه، مردم‌آزار و با اعتمادبه‌نفسی کاذب. این افراد با منفعت‌طلبی‌های خود در نهایت به خود و افراد جامعه ضرر می‌رسانند. بی‌شعوری یک بیماری است و بی‌شعور یک بیمار. خاویر کرمنت در این کتاب این موضوع را به‌خوبی مورد بحث قرار داده و با لحنی طنزگونه و ماجراهایی ساختگی اما نزدیک به واقعیت زندگی‌، یک‌چیز را به ما گوشزد می‌کند: دنیا را بیماری مسری و خطرناک بی‌شعوری تهدید می‌کند و اگر الان به فکر چاره نباشیم، بی‌شعورها دنیا را نابود می‌کنند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «بیشتر بیشعورها را می‌توان از روی رفتار تهاجمی و اخلاق قلدرمآبانه‌شان شناخت. اگر با گردن‌کلفتی و ترساندن دیگران نتوانند کارشان را به انجام رسانند، حقه سوار می‌کنند یا قانون و مقررات را طوری انگولک می‌کنند تا نتیجه‌اش به نفع‌شان شود. مثل تمام اعتیادها، مساله‌ی انکار در بی‌شعوری هم مساله‌ی مهمی است. آن‌ها قبول نمی‌کنند که باید مسئولیت‌پذیر باشند و یا دست‌کم زیر حرفشان نزنند و حاضر به پذیرش اشکال و اشتباه در کارشان باشند. بیشعورها کسانی‌اند که فکر می‌کنند قانون در رابطه با آن‌ها تعریف و معین می‌شود و آن‌ها تافته‌های جدابافته‌ای‌اند که حق انجام هر کاری را که اراده کنند، دارند. بیشعوری مرض وقاحت و سوءاستفاده از دیگران است. مشکل درمان بیشعوری آن است که آدم بیشعور معمولا قبول نمی‌کند، بیشعور است. اگر هم عاقبت قبول کند، باز هم تمایل دارد تقصیر آن را به گردن دیگران بیندازد.» انتشارات تیسا کتاب «بیشعوری» نوشته‌ی خاویر کرمنت را با ترجمه‌ی محمود فرجامی و به همراه «قلم بیشعوری» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.

ماجرا از این قرار بود که «محمود فرجامی»  روزنامه نگار، نویسنده، مترجم و طنزپرداز ایرانی  و مترجم کتاب بیشعوری، پس از نا‌امید شدن از دریافت مجوز نشر کتاب‌اش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن زمان،  کتاب بی شعوری را در وب‌سایت  شخصی‌اش  منتشر و از خوانندگان درخواست کرد که در صورت تمایل، هزینه کتاب را به حساب بانکی‌اش پرداخت کنند. با تغییر دولت اما « بیشعوری» از وزارت ارشاد دولت حسن روحانی مجوز انتشار گرفت و در سال ۱۳۹۳ به طور رسمی توسط «نشر تیسا» منتشر و به سرعت به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال تبدیل شد. تا جایی که هشت ماه پس از چاپ نخست به چاپ بیستم  رسید و از تیراژ پنجاه هزار جلدی هم گذشت. کتابی که از صفحات آغازین و حتی پیشگفتار مترجم و نویسنده که عموما برای خوانده نشدن نوشته می‌شوند، مخاطب را درگیر خودش و به ادامه مسیر خواندن تشویق می کرد. این کتاب، با لحن طنز آلودش، انواع و اقسام رفتارهای ناهنجار و آزاردهنده افراد را که برخاسته از خودخواهی و تمایل به جلو افتادن و زرنگ بازی در جامعه است با علایم و شواهد روایت می‌کند. رفتارهای ناهنجاری که خلاف اصول اخلاقی و انسانی با توجیهات شخصی و قوانین نانوشته انجام و باعث آزار و ادیت دیگران می‌شود. می‌‍‌‌توان گفت کتاب بی شعوری در شرایطی که جامعه از شیوع رفتارهای ضد قواعد شهرنشینی و به شدت تحت تاثیر رقابت‌های جامعه مصرفی رنج می‌برد، دست روی دل کسانی گذاشت که از شیوع رفتارهای خودخواهانه، وقیحانه و تعرض کننده به دیگران رنج می‌بردند.

کتاب بیشعوری، خود را اینگونه معرفی می‌کند: «راهنمای عملی شناخت و درمان خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشریت» در این کتاب نویسنده خود را یک پزشک بیماری‌های مقعد معرفی می‌کند که در نتیجه یک عمر رفتار بی شعورانه روزی به ته خط رسیده و همه، حتی خانواده اش او را ترک می‌کنند. او به دنبال کشف این شکست با این واقعیت رو به رو می شود که« او یک بی شعور است.» این جمله را مشاور روان‌شناس به او می‌گوید و اعلام می‌کند که این بیماری قابل درمان نیست. اما نویسنده در این کتاب روش درمان یا راه نجات از بیشعوری را نشان می‌دهد. او شغل پزشکی را کنار گذاشته و به درمان بیشعور‌ها اقدام می‌کند.

«خاویر کرمنت» در فصل نخست کتاب خواننده را با این پرسش مواجه می‌کند که «چه کسی بی شعور است و چرا یکنفر باید بخواهد که بیشعور باشد؟» در ادامه سرگذشت چند مورد بیشعور آورده شده و سپس تعریف بیشعوری، ماهیت بیشعوری و شدت بیشعوری شرح داده شده است. در بخش دوم نویسنده انواع بیشعور را اعم از بیشعور اجتماعی، بیشعور تجاری، بیشعور مدنی، بیشعور مقدس مآب، بیشعور عصر جدید، بیشعور دیوان سالار ، بیشعور بیچاره و بیشعور شاکی را بر می‌شمارد. در پایان هم با طرح چند سوال، راهی برای تمرین کشف بیشعوری در خود و دیگران به خواننده نشان دادهمی‌شود.

«وقتی جامعه بیشعور می‌شود. » سرفصل دیگری از کتاب بیشعوری است. در این بخش نویسنده با زبان طنز و کنایه به وضعیت ابتلای دسته جمعی جامعه به بیماری بیشعوری  می‌پردازد. در این بخش ابتدا 24 نشانه بروز بیشعوری در جامعه فهرست شده است. این فصل شامل بخش‌های تجارت به مثابه بیشعور، دولت به مثابه بیشعور ، خواندن نوشتن و بیشعوری و بیشعوری در رسانه، یک اپیدمی واقعی است.

«زندگی با بیشعورها» سرفصل دیگری از کتاب بیشعوری است که به موقعیت‌های مختلف رو دررویی با بیشعورها  می‌پردازد. کار کردن با بیشعورها، وقتی دوست بیشعور است، ازدواج با بیشعور، بیشعور مادرزاد و فرزندان والدین بیشعور بخش‌های این فصل است. و اما راه نجات عنوان فصل دیگری از این کتاب است که در آن با عنوان اینکه اولین مرحله درمان، پذیرفتن بیشعور بودن است مراحل درمان بیشعوری همراه با  وسایل درمان شرح داده می‌شود.

« واقعیت تلخ آنست که بوی گند بیشعوری از سراسر دنیای ما به مشام می‌رسد و اگر برای زدودن آن کاری نکنیم، به فاجعه خواهد انجامید. فاجعه آن وقتی است که دیگر این بو را احساس نکنیم به این دلیل که شامه مان به آن عادت کرده باشد.

 بویی حس نمی کنید؟»

و این جمله پایانی خاویر کرمنت در کتاب بیشعوری است که خواننده را به جست وجوی درونی و کشف علایم بیشعوری در خود و دیگران فرا می‌خواند.